سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که از دنیا اندوهناک است ، از قضاى خدا خشمناک است . و آن که از مصیبتى که بدو رسیده گله آرد ، از پروردگار خود شکوه دارد و آن که نزد توانگر رفت و به خاطر مالدارى وى از خود خوارى نشان داد دو ثلث دینش را به باد داد ، و آن که قرآن خواند و مرد و راه به دوزخ برد از کسانى بود که آیات خدا را به فسوس گرفت و افسانه شمرد ، و آن که دلش به دوستى دنیا شیفته است دل وى به سه چیز آن چسبیده است : اندوهى که از او دست بر ندارد ، و حرصى که او را وانگذارد ، و آرزویى که آن را به چنگ نیارد . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :16
بازدید دیروز :13
کل بازدید :30855
تعداد کل یاداشته ها : 19
103/2/29
11:44 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
سیدحسین اعتصامی[0]
عمرم به سر رسید نشد یارتان شوم آقا نشد که لایق دیدارتان شوم غفلت بساط کرد سر راه طفل دل وایَم نشد که راهیِ بازارتان شوم واصل اگر به عَرضه حسن تو می شدم چیزی نداشتم که خریدارتان شوم باری ز دوش حضرتتان بر نداشتم شرمنده ام که تا به کجا بارتان شوم ای حیدر زمانه غریبت گذاشتیم در روز غم ولی نشد عمارتان شوم با آنکه سر شکسته و سر خورده مانده ام اذنم بده فدایی و سردارتان شوم ماه خدا رسید و دلم آرزو نمود مهمان کنار سفره افطارتان شوم در روز انتقام شهیدان کربلا آقا اجازه هست ز انصارتان شوم در بین روزه و عطش و اشک و شور و شین یک ذکر مستجاب بگویم فقط حسین

خبر مایه
آمد شهر صیام سنجق سلطان رسید
دست بدار از طعام مایده ی جان رسید

جان ز قطیعت برست دست طبیعت ببست
قلب ضلالت شکست لشکر ایمان رسید

لشکر والعادیات دست به یغما نهاد
ز آتش والموریات نفس به افغان رسید

البقره راست بود موسی عمران نمود
مرده از او زنده شد چونک به قربان رسید

روزه چو قربان ماست زندگی جان ماست
تن همه قربان کنیم جان چو به مهمان رسید

صبر چو ابریست خوش حکمت بارد از او
زانک چنین ماه صبر بود که قرآن رسید

نفس چو محتاج شد روح به معراج شد
چون در زندان شکست جان بر جانان رسید

پرده ظلمت درید دل به فلک برپرید
چون ز ملک بود دل باز بدیشان رسید

زود از این چاه تن دست بزن در رسن
بر سر چاه آب گو یوسف کنعان رسید

عیسی چو از خر برست گشت دعایش قبول
دست بشو کز فلک مایده و خوان رسید

دست و دهان را بشو نه بخور و نه بگو
آن سخن و لقمه جو کان به خموشان رسید

دیوان شمس