سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه در خردسالی بپرسد، در بزرگسالی پاسخ دهد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :1
بازدید دیروز :0
کل بازدید :30657
تعداد کل یاداشته ها : 19
103/2/10
11:35 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
سیدحسین اعتصامی[0]
عمرم به سر رسید نشد یارتان شوم آقا نشد که لایق دیدارتان شوم غفلت بساط کرد سر راه طفل دل وایَم نشد که راهیِ بازارتان شوم واصل اگر به عَرضه حسن تو می شدم چیزی نداشتم که خریدارتان شوم باری ز دوش حضرتتان بر نداشتم شرمنده ام که تا به کجا بارتان شوم ای حیدر زمانه غریبت گذاشتیم در روز غم ولی نشد عمارتان شوم با آنکه سر شکسته و سر خورده مانده ام اذنم بده فدایی و سردارتان شوم ماه خدا رسید و دلم آرزو نمود مهمان کنار سفره افطارتان شوم در روز انتقام شهیدان کربلا آقا اجازه هست ز انصارتان شوم در بین روزه و عطش و اشک و شور و شین یک ذکر مستجاب بگویم فقط حسین

خبر مایه

 


عید غدیر، بر حامیان راستین ولایت، مبارک!



دریای غدیر، از ریزش آبشارگون وحی بر جان محمّد(ص) لبریز است و قامت دین در زلال غدیر خم انعکاس می‌یابد.

غدیر


95/6/28::: 12:13 ع
نظر()
  
  

 

اطلاعیه



 قابل توجه دانش آموزان پایه دوم وسوم متوسطه که تاکنون ثبت نام ننموده اند :


نظربه این که ظرفیت کلاس ها رو به پایان است لذا هرچه سریعتر نسبت به ثبت نام اقدام نمایید


در ضمن درسال تحصیلی جدید96-95 فرم(لباس)مخصوص دبیرستان داریم

که لازم است دراسرع وقت نسبت به تهیه آن اقدام کنید

 


95/6/8::: 10:47 ص
نظر()
  
  

باور(داستان کوتاه)

نوشته :غلامعباس حسینی دانش آموز کلاس سوم ادبیات وعلوم انسانی

آزمون کنکور چند روزی می شود که به پایان رسیده و علی پس از ماه ها تلاش دست از مطالعه برداشته است و استراحت می کند.

در یک روز گرم تابستانی در حالی که علی خواب است؛ تلفن همراهش زنگ می خورد:

-       الو

-       الو ، سلام

-       سلام ، شایان تو هستی؟!!

-       وا علی خوابی ؟ چه وقته خوابه ؟؟؟

-       آره خب ، کاری داشتی زنگ زدی؟

-       آره ، آره ؛ راستی علی ! حالا که از دست کنکور راحت شدیم ، من قصد دارم یه سفر برم شمال که هم خستگی این چند وقت از بین بره هم یه حال و هوایی عوض کرده باشم.

-       خب اینا چه ربطی به من داره ؟

-       ای بابا ! هنوز خوابیا. می خوام باهم بریم. تنهایی که مزه نمیده.می یای؟

-       اومدن رو که می یام اما اجازه پدر و مادرم شرطه.

-       باشه. شب خبرش رو بده. خداحافظ.

-       خداحافظ.

شب:

-       علی پسرم ، چرا غذا نمیخوری؟!

-       شایان می خواد بره شمال به منم پیشنهاد داده که همسفرش بشم. اما من گقتم باید قبلش اجازه ی پدر ومادرم رو بگیرم. حالا شما اجازه می دین؟

-       چرا که نه. بله پسرم اجازه ی من رو داری.

-       مامان شما چی؟ اجازه هست؟

-       خب وقتی پدرت اجازه می ده، من مگه می تونم اجازه ندم. برو پسرم. خستگی این چند وقت رو در بیار و با روحیه ای عالی برای شروع دانشگاهت برگرد.

علی ، بعد از گرفتن اجازه ی پدر و مادر خود ، با شایان تماس گرفت و قرار گذاشتند که فردای همان روز بعد از طلوع آفتاب حرکت کنند.

-       زود باش علی الآن شایان می رسه.

-       باشه مامان. دارم چک می کنم همه چیز رو برداشتم.

-       وای ! صدای زنگ در اومد. شایان رسید. پسرم وقته رفتنه.

-       اومدم مامان.

-       بیا پسرم از زیر قرآآآآن رد شو ...

علی از پدر و مادرش خداحافظی کرد و برای آغاز سفر از خانه خارج شد.

-       سلام.

-       سلام شایان. ببخشید معطل شدی.

-       خواهش می کنم. زود باش بریم. ماشین سر کوچه پارکه.

-       چی ماشین؟ کدوم ماشین؟

-       ماشین بابام رو قرض گرفتم. نمی خواستی که با اتوبوس بریم؟!

-       چرا. اما حالا که ماشین جور شده چه بهتر. راستی مگه تو راه رو بلدی؟

-       معلومه که بلدم. هزار بار این راه رو رفتم و برگشتم.

-       خیالم راحت شد. آخه از کرمان تا شمال خیلی راه هست.

-       نگران نباش. بیا بریم. ادامه مطلب...

95/5/26::: 8:58 ص
نظر()
  
  

 

اردوی مشهد مقدس دبیرستان تسلیمی

سال تحصیلی 95-94

مشهدالرضا 94


95/5/24::: 12:9 ع
نظر()
  
  

بسیاری از افراد با انتخاب رشته تحصیلی در دوره متوسطه، سنگ بنای آینده خود را مستحکم می کنند و از این رو این انتخاب در سرنوشت و آینده افراد نقش تعیین کننده ای ایفا می کند.
انتخاب رشته در واقع نخستین انتخاب مهم افراد از ابتدای تولد تا آن موقع است، دانش آموز پیش از این در معرض هیچ انتخابی برای ساختن آینده خود قرار نگرفته و حالا باید در مورد مسیر زندگی و شاید شغل آینده خود تصمیم بگیرد.
اما این انتخاب در زمانی صورت می گیرد که نوجوان به مقتضای سن خود دائم در حال تغییر نگرش ها، آرزوها، علائق و تعیین شغل است؛ دانش آموز ممکن است در این دوره سنی روزانه چندین شغل را به عنوان کار مورد علاقه خود انتخاب کند اما پس از گذشت چند ساعت به کار و شغل و رشته تحصیلی دیگری علاقه نشان دهد.
این تغییر دائمی علائق، نگرش ها و آرزوها می تواند نوجوان را از انتخاب درست بازدارد از این رو این گونه انتخاب ها به ندرت می تواند آینده خوشایندی برای فرد رقم زند و به همین دلیل برای انتخاب رشته تحصیلی مناسب به کمک دیگران نیز نیازمند است.
دانش آموزان در این دوره سنی علاوه بر نگرش های خود در مورد زندگی و آینده، دائم تحت فشار افکار، ایده ها و آرزوهای والدین قرار دارند که می خواهند فرزندانشان رشته های مورد علاقه آنان را انتخاب کنند


در این خانواده ها، والدین و اطرافیان بدون توجه به علائق، انگیزه ها و استعداد فرزندان به انتخاب رشته تحصیلی برای آنان اقدام می کنند که عوارض این نوع انتخاب ها خیلی زود آشکار می شود و دانش آموز پس از مدتی از زمان تحصیل، بی رغبتی خود را نسبت به رشته تحصیلی انتخابی به شکل های مختلف بروز می دهد.
برخی مدارس نیز در انتخاب رشته تحصیلی به شکل های مختلف دخالت می کنند که این موضوع نیز می تواند انتخاب درست را از دانش آموز سلب کند.
در انتخاب رشته تحصیلی؛ دانش آموز، والدین و مدرسه به عنوان مثلث یک واحد باید عمل کنند و در فضایی کاملا آرام و به دور از تنش به انتخاب رشته بپردازند.
همانطور که دانش آموز در این سن نمی تواند به درستی انتخاب رشته کند والدین نیز نمی توانند به تنهایی برای فرزندان خود تصمیم بگیرند. در واقع در انتخاب رشته تحصیلی، دانش آموز، والدین و مدرسه سه ضلع یک مثلث هستند که غیبت هر یک می تواند فرآیند انتخاب درست را ناکارآمد کند.
هدایت تحصیلی امسال از پایه دهم به پایه نهم انتقال یافت. تفاوت های انتخاب رشته امسال با سال های گذشته در این است که علائق و استعداد دانش آموزان از طریق آزمون های رغبت سنجی، سلامت روانی و رفتاری، استعدادسنجی و نظرخواهی شناسایی می شود.
در این شیوه دانش آموزان در مدت 150 دقیقه توسط مشاوران و مدیران مدارس مورد ارزیابی قرار می گیرند تا استعدادها و علائق آنان شناخته شود. ایرادی که در این مرحله به این شیوه وارد است این است که شناخت علائق و استعداد افراد در این مدت کوتاه هر چند به صورت علمی صورت گیرد اما کامل نبوده و همه توانمندی ها و صلاحیت های دانش آموز در آن لحاظ نمی شود.
انتخاب رشته تحصیلی مرحله حساس زندگی یک فرد است و کشف استعدادها و توانمندی های یک فرد نیز در طول یک روز میسر نمی شود ضمن اینکه نمرات نیز نمی تواند ملاک و معیار مناسبی برای این سنجش مورد توجه قرار گیرد.
خیلی از دانش آموزان پس از فارغ التحصیل شدن هرگز رشته تحصیلی خود را در دانشگاه و بازار کار ادامه نمی دهند که این مساله تا حدود زیادی به انتخاب نامناسب و علاقه نداشتن رشته تحصیلی انتخابی برمی گردد.
انتخاب رشته به یک فرایند طولانی مانند ارزیابی یک دوره تحصیلی و شاید بیشتر نیازمند است به بیان دیگر برای انتخاب رشته باید علائق و استعدادهای دانش آموزان در طول سال های دوره ابتدایی تا دوره متوسطه به صورت تفکیک شده ثبت و جمع آوری و سپس با انتقال این پرونده به پایه نهم (زمان انتخاب رشته) به انتخاب رشته پرداخت.
در این پرونده علائق دانش آموز باید هنگام انتخاب رشته مورد ملاک قرار گیرد و مدرسه با حضور والدین و مشاوران و همچنین دانش آموز با توجه به علائق و استعدادهای فعلی فرد، نسبت به انتخاب رشته اقدام کند.
در زمان حاضر مدارس کشور فاقد این پرونده ها است از این رو در فرآیند انتخاب رشته تحصیلی فعلی همه جوانب مورد سنجش قرار نمی گیرد.
هر چند گفته می شود که انتخاب رشته سال جاری بر اساس 65 درصد بررسی مشاوره ای و 35 درصد عملکرد تحصیلی صورت می گیرد، با این وجود نمی توان استعدادها و توانایی های یک فرد را در این مدت کوتاه سنجید.
بر اساس سند تحول بنیادین باید 48 درصد دانش آموزان در رشته های فنی و کاردانش و 52 درصد در رشته های نظری تحصیل کنند که این رقم اکنون در رشته های فنی 38 درصد و در رشته های نظری 62 درصد است.
نظام تعلیم و تربیت کشور با این رویکرد در تلاش است که سند تحول بنیادین را تحقق بخشد و حضور دانش آموزان در رشته های موردنظر را به ارقام یاد شده نزدیک کند. آموزش و پرورش همچنین می کوشد از این رهگذر نیروی انسانی ماهر، تکنیسین و متخصص تربیت کند تا مشکلات اشتغال تاحدودی برطرف شود.
هر چند کشور نیاز به نیروی انسانی ماهر، تکنیسین و متخصص در رشته های علوم انسانی و ریاضی و فنی دارد و این توزیع متوازن باید اتفاق بیافتد اما واقعیت این است که هنوز مدارس کشور ظرفیت تربیت نیروهای ماهر، تکنیسین و متخصص را در اختیار ندارد.
اکنون 38 درصد دانش آموزان در مدارس کاردانش و هنرستان های فنی و حرفه ای تحصیل می کنند که پس از فراغت از تحصیل در جامعه به عنوان نیروهای ماهر، تکنیسین و متخصص شناخته نمی شوند.
کارگاه ها و آزمایشگاه های این مدارس هنوز دارای تجهیزات کامل نیست از این رو کارآموزان و معلمان این آموزشگاه ها نیز توانایی آموزش دانش آموزان برای تربیت نیروهای ماهر، تکنیسین و متخصص را ندارند.
آموزش های مدارس باید به سمتی رود که نیروهای کارآفرین، حرفه ای و توانمند تربیت کند در حالی که آموزش های فعلی مدارس چنین نیروهایی پرورش نمی دهد.
انتخاب درست رشته تحصیلی به لوازم و اجرای برنامه های مختلفی نیازمند است که اختصاص مبحث و یا واحدی در این رابطه نه در یک پایه تحصیلی بلکه در اغلب پایه ها و دوره های تحصیلی یک ضرورت محسوب می شود.
کشور نیازمند نیروهای کارآفرین است و به نظر می رسد هنوز آموزش و پرورش نتوانسته مقدمات تربیت این نیروها را فراهم کند. در این شرایط می توان معضل بیکاری را تا حد زیادی متوجه آموزش های ناکارآمد مدارس دانست که دانش آموز را کارآفرین تربیت نمی کند.
مدارس هنوز در آموزش مهارت های زندگی و حرفه ای به دانش آموزان توانمند نیست و خروجی های آموزش و پرورش به خوبی این موضوع را آشکار می سازد، به همین دلیل نظام تعلیم و تربیت باید با بهره گیری از الگوهای بومی و بین المللی به اصلاح این نظام بپردازد و در اجرای کامل برنامه ها مانند سند بنیادین آموزش و پرورش وسواس بیشتری نشان دهد.
————————————————————————————————-
کارشناس حوزه آموزش و پرورش – ایرنا


95/5/9::: 8:1 ص
نظر()
  
  


نفس میکشم در هوای شما
دلم روشن است از دعای شما
من از چشمه ی عشق دارم وضو
بود قبله ام خاک پای شما
چه خوب آسمان را به زیر آورد
هوای خوشِ کربلای شما
به گوش زمین نغمه ای حس نشد
دل انگیز تر از صدای شما
خدا در تراش جمالت گذاشت
چه سنگ تمامی برای شما
ندارد دلم گوشه ی امنیت
بجز خلوت روضه های شما
تو را دوست دارم خدا شاهد است
دل عاشق من فدای شما
هم اندیشه ی ما ابالفضلی است
و هم ریشه ی ما ابالفضلی است
ابالفضل گفتم نفس وا شده
کویر دلم مثل دریا شده
زمین خورده بودم به دست هوس
به یک یا ابالفضل دل پا شده
جنون آمد و دست دل را گرفت
جهان با ابالفضل زیبا شده
دل از نوکری درِ خانه اش
به هر جا رسیدست و آقا شده
به آرامش چشم هایش قسم
که چشمان او قبله ی ما شده
به اعجاز نام ابالفضلی اش
گره های دنیاییم وا شده
هم اندیشه ی ما ابالفضلی است
و هم ریشه ی ما ابالفضلی است

حسن کردی


  
  

روزگاری ساعت سازی بود که ساعت هم تعمیر می کرد. روزی مردی با ساعتی خراب وارد مغازه ی او شد و گفت:« ساعتم خراب شده. فکر می کنید می توانید تعمیرش کنید؟» ساعت ساز جواب داد:« خوب، البته سعی خودم را می کنم.» مرد گفت:« متشکرم، اما این ساعت برای من خیلی ارزشمند است.» و ساعتش را برداشت و رفت! بعد از او مرد دیگری وارد مغازه شد و گفت:« ساعتم کار نمی کند؛ اما اگر این چیز کوچک را اینجا بگذاری و آن یک را هم اینجا، مطمئنم که دوباره مثل روز اولش کار می کند.» ساعت ساز چیزی نگفت. ساعت را گرفت و همان کاری را کرد که مرد گفته بود. سپس ساعت را به او برگرداند. ظهر نشده بود که باز مرد دیگری وارد مغازه شد. ساعتش را روی میز گذاشت و گفت:« یک ساعت دیگر بر می گردم تا ببرمش.» این را گفت و مغازه را ترک کرد. ساعت ساز قبل از اینکه مغازه را تعطیل کند، چهارمین مرد وارد مغازه اش شد و گفت:« قربان، ساعتم کار نمی کند. من هم چیزی راجع به تعمیر ساعت نمی دانم! لطفا هر وقت آماده شد، خبرم کنید.»
-به نظر شما از میان چهار مردی که به مغازه ی ساعت ساز آمدند، ساعت کدام یک از آنها تعمیر شد؟


  
  
   1   2   3      >